وارهمر شناسی (قسمت ششم): کِیاس - گیگابلاگ

گاهی اوقات واژه آشوب (Chaos) به واژه پلیدی (Evil) نسبت داده می شود، ولی در جهانی وارهمر 40000 کیاس مفهومی ازلی تر است و واژه پلیدی حق مطلب را درباره آن ادا نمی نماید.

در جهانی وارهمر 40000 واژه کیاس به دو چیز اشاره دارد: 1. اقیانوسی بی حد و مرز از انرژی داخل وارپ (Warp)، یکی از ابعاد موازی جهان 2. موجوداتی که این انرژی فاسدشان نموده است.

در این مقاله زیاد به خدایان اصلی کیاس پرداخته نمی شود. هدف فراهم کردن دیدی کلی از این بخش مهم از جهانی وارهمر 40000 است.

کیاس چیست؟

به طور خلاصه، کیاس مفهوم تغییر در بنیادین ترین حالتش است. ماهیت کیاس غیرقابل پیش بینی است و از هیچ کدام از قوانین زمانی، مکانی و فیزیکی ما پیروی نمی نماید.

این اقیانوس بزرگ از جنس انرژی به نام کیاس، بعد زمانی/مکانی دیگری به نام ایمتریوم (Immaterium) را پر نموده است. ایمتریوم قلمرویی بی ثبات است که به موازات جهانی مادی وجود دارد.

وارپ همواره بی ثبات و خشن نبود و در گذشته های دور ماهیت آرام تری داشت. البته در آن دوران هم خطرناک بود، ولی به میزان هزاره چهل ویکم ماهیتی فاسدنماینده و خشن نداشت.

گونه ای از موجودات بسیار قدیمی به نام قدیم یگانگان (The Old Ones) پیروز شدند تونل هایی داخل وارپ حفر نمایند. آن ها به یاری این تونل ها توانستند خطرهای نهفته در کیاس را پشت سر بگذارند و به ستاره های دوردست سفر نمایند. از قرار معلوم، درکی که قدیم یگانگان از ساز و کار وارپ داشتند، از هر گونه معاصری بالاتر بود، چون آن ها پیروز شدند گونه های جدیدی بسازند که همه به نحوی به وارپ ارتباط داشتند. مثل کرورک ها (اجداد ارک ها) و الدارها.

چهار خدای اصلی کیاس

به مرور زمان و با به وجود آمدن گونه های هوشمند بیشتر، احساسات، افکار و باورهای این موجودات در وارپ تجسم پیدا کرد. بسیاری از این احساسات و افکار جنبه تاریک داشتند: مثل حس عصبانیت، ترس، درماندگی، غرور و… این احساسات و افکار منفی به بخشی از حجم جوشان و خروشان داخل وارپ تبدیل شدند.

به مرور زمان، وارپ به مکانی خشن تر و آشوب ناک تر تبدیل شد. در نهایت تعدادی از این احساسات و افکار به هم ملحق شدند و موجوداتی خاص را به وجود آوردند. این موجودات هوشمند شدند و به خدایان کیاس تبدیل شدند.

احساساتی چون خشم و نفرت، خشونت و خونریزی به کورن (Khorne)، خدای خون تبدیل شدند.

فساد فیزیکی، ترس از مرگ، توهم و درماندگی به نورگل (Nurgle)، ارباب پوسیدگی تبدیل شدند.

مفاهیمی از قبیل بلندپروازی، دسیسه چینی، میل به کسب دانش، تکامل و تغییر به زینچ (Tzeentch)، تغییردهنده راه ها تبدیل شدند.

در ادامه، سقوط الدارها و غرق شدن آن ها در شهوت، طمع، زیاده خواهی و لذت جویی باعث خلق اسنلش (Slaanesh)، ارباب لذت شد.

تعدادی خدای کیاس فرعی وجود دارند که هرکدام نماینده احساسات و افکار دیگر هستند، ولی چهار خدای اشاره شده عمده احساسات موجودات هوشمند را در جهانی وارهمر 40000 دربرمی گیرند.

شیاطین کیاس

خدایان کیاس به جهانی مادی علاقه نشان می دهند، ولی علاقه آن ها به مبارزه با یکدیگر برای کسب رجحان به مراتب بیشتر است. نبرد بین خدایان کیاس ابدی است، چون اگر یک خدای کیاس به بقیه غلبه کند، وارپ به شرایط آرام اولیه اش برمی شود و کیاس دیگر وجود نخواهد داشت.

این نبرد ابدی از راه تعداد بی تعدادی نقشه ریزی و توطئه چینی ادامه پیدا می نماید و تعداد بسیار بسیار زیادی نوچه در آن دخیل اند، نوچه هایی که ریشه یشان هم به کیاس برمی شود، هم به جهانی مادی.

پرتعدادترین این نوچه ّها شیاطین (The Daemons) هستند. شیاطین موجوداتی هستند که خدایان کیاس آن ها را از انرژی کیاس آفریده اند تا اراده آن ها را به مرحله اجرا برسانند. شیاطین میزان و شکل های بسیار زیادی دارند. اغلب ظاهر آن ها به خدای کیاسی که به آن خدمت می نمایند شباهت دارد.

پست ترین نوع شیاطین، که شیاطین حقیر (The Lesser Daemon) نام دارند، عملاً جانوری وحشی اند که اغلب خدمت گزار شیاطین دیگر یا حتی برخی از موجودات فانی فاسدشده به حساب می آیند. شیاطین حقیر سربازهای پیاده ارتش کیاس هستند. تعدادشان بسیار بسیار زیاد است و ارتش هر خدای کیاس عمدتاً از آن ها تشکیل شده است. با این که این موجودات از هوش برخوردارند، تنها هدف وجودی شان خدمت گزاری به ارباب شان است.

زور یک شیطان به عوامل زیادی بستگی دارد، ولی می توان فرض را بر این گرفت که یک شیطان حقیر قوی تر، سریع تر و مقاوم تر از یک انسان معمولی است.

شیاطین حقیر کورن در مبارزه مرگبار هستند، در حالی که شیاطین زیچ در دیوانه کردن موجوداتی که فکر ضعیف دارند، توانایی بیشتری دارند.

در مقام بالاتر از شیاطین حقیر، شیاطین کبیر (The Greater Demon) قرار دارند. این موجودات از همتایان حقیر خود به مراتب قدرتمندترند و عموماً نقش رهبر ارتش ها را در میدان نبرد بر عهده دارند.

شیاطین کبیر متخصص ایجاد وحشت و نابودی هستند و می توانند لشگری از دشمنان را قلع وقمع و وسایل نقلیه زره دار را نابود نمایند. گفته می شد که فقط یک پرایمارک (Primarch) می تواند با یکی از شیاطین کبیر کورن دوئل کند و شیاطین کبیر نورگل می توانند کل یک سیاره را آلوده به بیماری های وحشتناک نمایند.

شیاطین از کیاس به وجود آمده اند. بنابراین فقط می توانند در جایی وجود داشته باشند که کیاس وجود دارد. این بدین معناست که شیاطین نمی توانند مثل موجودات دیگر بدون هیچ پیش زمینه ای به جهان مادی حمله نمایند.

شکاف وارپ و طوفان وارپ

با توجه به این که جهانی مادی و وارپ با هم هم پوشانی دارند، در لحظاتی خاص حصاری که بین دو جهان وجود دارد در جاهایی خاص ضعیف می شود و بدین ترتیب، کیاس وارد جهانی مادی می شود. به مکانی که در آن حصار بین وارپ و جهانی مادی ضعیف می شود، شکاف وارپ (Warp Rift) می گویند. گاهی این شکاف ها به طور طبیعی ایجاد می شوند و گاهی هم خدایان کیاس یا افرادی که وارپ فاسدشان نموده این شکاف ها را عمداً به وجود می آورند.

این شکاف ها ممکن است شکل های مختلفی داشته باشند و ممکن است وجود آن ها از چند لحظه تا چند قرن به طول بیانجامد. وقتی یکی از شیاطین کیاس داخل شکاف وارپ است، می تواند با جهانی مادی تعامل برقرار کند، گرچه اگر شیطان مربوطه از شکاف وارپ جدا شود، ضعیف یا کشته می شود.

شیاطینی را که در جهانی مادی حضور پیدا می نمایند، نمی توان مثل موجودات عادی کشت، بلکه فقط می توان آن ها را به وارپ برگرداند و آن ها هم در وارپ دوباره نیروی از دست رفته یشان را بازیابی می نمایند. برای این که شیاطین به معنای واقعی کلمه کشته شوند، باید تشریفاتی خاص اجرا کرد، از شیئی خاص استفاده کرد یا میزان بسیار زیادی انرژی سایکیک علیه شان به کار برد. به زبان آوردن نام واقعی شیاطین هم می تواند آن ها را ضعیف کند و فرایند نابودی یا بازگرداندن آن ها به وارپ را آسان تر کند.

طوفان های وارپ (Warp Storms) هم پدیده ای مشابه به شکاف وارپ هستند. پس از طوفان وارپ، بخشی از وارپ طی حرکتی انفجاری و ناگهانی به جهانی مادی پرتاب می شود. طوفان های وارپ بسیار آشوب ناک و مهلک هستند و مدت زمان باقی ماندن آن ها هم مثل شکاف های وارپ متغیر است.

سفینه هایی که داخل طوفان های وارپ گیر نمایند، ممکن است چند هزار سال نوری از مسیرشان منحرف شوند یا به خودشان بیایند و ببیند چند قرن گذشته است یا کلاً در وارپ گیر بیفتند. طوفان های وارپی که در مقیاس بزرگ اتفاق بیفتند، ممکن است بخشی از کهکشان را از بخش های دیگر جدا نمایند.

قدرت فاسدنماینده کیاس

شیاطین تنها موجوداتی نیستند که ارتش کیاس را تشکیل می دهند. کیاس قدرتی فاسدنماینده است و بسیاری از موجودات هوشمند در جهانی مادی گرفتار تاثیر فاسدنماینده آن شده اند. خدایان کیاس همواره دنبال موجوداتی هستند که تسلیم احساساتی چون نفرت، شهوت، بلندپروازی، وحشت، اسراف و… شوند.

انسان ها (انسان های معمولی، سایکرها (Psykers)، مارین های فضایی و حتی پرایمارک ها) بیشتر از هر موجود دیگری پتانسیل سقوط به کیاس را دارند.

حلول شیاطین در جلد موجودات فانی امری امکان پذیر است. میزبان ممکن است با میل و اراده خود به شیاطین اجازه چنین کاری دهد، یا ممکن است شیاطین با زور فکری آسیب پذیر (عموماً فکر یک سایکر) را تسخیر نمایند.

سایکر قدرتمند و خارج از کنترلی که تسلیم کیاس شود، به اسم سایکر یاغی (Rogue Psyker) شناخته می شود. سایکر یاغی برای نیروهای کیاس عملاً نقش یک بمب زنده را ایفا می نماید.

تعدادی فرقه کیاس پرست سرتاسر کهکشان فعالیت می نمایند و اعضای این فرقه ها مخفیانه در کوشش اند تا ایمپریوم بشریت را از درون نابود نمایند. این فرقه ها کوشش می نمایند مردم را به سمت خود بکشانند و در نهایت شکاف های ریفت باز نمایند تا راه را برای حمله همه جانبه ارتش شیاطین باز نمایند.

بسیاری از سربازان گارد امپراتوری (The Imperial Guard) تسلیم کیاس می شوند و به بخشی از گارد خیانت کار (The Traitor Guard) تبدیل می شوند و اسلحه ها، تجهیزات و وسایل نقلیه یشان را هم با خود می برند. اعضای گارد خیانت کار اغلب در جناح شیاطین و جهش یافتگان مبارزه می نمایند.

اعضای ادپتوس مکانیکوس (Adeptus Mechanicus) هم در برابر وسوسه های کیاس آسیب پذیرند و اگر تسلیم شوند، به عضوی از مکانیکوم تاریک (The Dark Mechanicum) تبدیل می شوند. تبدیل شدن به عضوی از مکانیکوم تاریک به آن ها اجازه می دهد از فناوری ای که پیش از این استفاده از آن قدغن بود استفاده نمایند و برای نیروهای کیاس ماشین های جهنمی بسازند.

از دیگر انسان های فاسدشده می توان به لژیون های تایتان خیانت کار (Traitor Titan Legions) اشاره نمود، نیروهای تایتان بزرگ الجثه ای که فساد کیاس قدرت آن ها را چند برابر نموده است.

مارین های فضایی کیاس

برجسته ترین نیروهای فاسدشده بدون شک مارین های فضایی کیاس (Chaos Space Marines) که با نام لژیون های خیانت کار (Traitor Legions) هم شناخته می شوند، هستند. مارین های فضایی کیاس، موجودات مخوفی هستند که کیاس آن ها را دچار جهش یافتگی نموده و به قدرت شان افزوده است.

این مارین ها برای اولین بار طی جریانات ارتداد هوروس (Horus Heresy) به وجود آمدند. در طی این جریان، پرایمارک هوروس تسلیم کیاس شد و بسیاری از برادران و لژیون هایشان را به جناح خود جذب کرد. لژیون های خیانت کار عمیقاً از امپراتور، ایمپریوم و مارین های فضایی فاسدنشده و وفادار به امپراتور متنفرند.

مارین های فضایی کیاس طی فرایند ای مشابه به فراوری مارین های فضایی وفادار فراوری می شوند، ولی این فرایند به مراتب خشن تر و دردناک تر است. نیروی کیاس باعث جهش یافتگی و بهبود پیکر بیولوژیک و زره قدرت مارین های فضایی کیاس می شود و با جوش دادن زره و پیکرشان به هم، کلیتی هولناک و قوی تر به وجود می آورد.

مارین های فضایی کیاس از خویشتن داری ای که در مارین های فضایی معمولی نهادینه می شود برخوردار نیستند و برای همین دشمنانی بسیار ترسناک به تعداد می آیند. مارین های فضایی کیاسی که ثابت نمایند پیروی متعصب یکی از خدایان کیاس هستند، امتیازهایی دریافت می نمایند و ممکن است به قهرمان کیاس (Chaos Champion) تبدیل شوند. قهرمان کیاس وظیفه رهبری جوخه ای از مارین های فضایی کیاس و شیاطین را بر عهده می گیرد.

مارینی که به مقام قهرمان کیاس برسد، بیشتر دچار جهش یافتگی و تغییر می شود. قهرمان کیاسی که سرسپردگی خود را هرچه بیشتر به خدای کیاسی که تحت خدمتش است ثابت کند، به افتخاری نادر دست پیدا می نماید و آن هم انسان زدایی کامل و تبدیل شدن به یک شیطان است.

این موجودات با نام شاهزاده های شیطانی (The Daemon Prince) شناخته می شوند و قدرت آن ها آنقدر زیاد است که موجودات فانی حتی در خواب هم نمی بینند. معمولاً رهبری لژیونی کامل از پیروان فانی کیاس یا حتی لژیونی از شیاطین به آن ها سپرده می شود، گرچه که شیاطین کبیر به خاطر رگ وریشه انسانی آن ها، به چشم تحقیر به آن ها نگاه می نمایند.

پرایمارک های شیطانی - برادران هوروس که در ارتداد هوروس به او پیوستند - بزرگ ترین شاهزاده های شیطانی هستند و همه پیروان کیاس از آن ها می ترسند و برایشان احترام قائلند. اگر قهرمان کیاس پیروز نشود که توجه خدایش را جلب کند، ممکن است به توله کیاس (Chaos Spawn) تبدیل شود. توله کیاس یک حجم گوشتی با ظاهری وحشتناک و کج ومعوج است که کیاس دیوانه اش نموده است.

با این که انسان ها تمرکز اصلی فساد کیاس هستند، ولی تنها گونه قابل فاسد شدن نیستند. تعدادی گونه دیگر هستند که کل اعضایشان آلوده به کیاس شدند و تاریخ گذشته یشان به کلی نابود شد. از این گونه ها می توان به ساروثی (Saruthi) اشاره نمود.

بیشتر گونه های مهم دیگر در جهانی وارهمر 40000 بنا به دلایلی از تاثیر کیاس در امان هستند. الدارها به شدت نسبت به تاثیرات کیاس محتاط هستند، الدارهای تاریک روح موجودات دیگر را قربانی می نمایند تا اسلنش از روح آن ها تغذیه نکند، تاوها (The Tau) - که در مقالات بعدی بهشان خواهیم پرداخت - تعامل بسیار ناچیزی با وارپ دارند، خرد جمعی (Hive Mind) تیرانیدها از آن ها در برابر وارپ محافظت می نماید و واااگ! (Waaagh!) ارک ها و وفاداری شان به گورک و مورک محافظ آن ها در برابر تاثیرپذیری از وارپ است. البته در همه زمینه ها استثناهای فردی وجود دارند، چون کیاس تسلیم ناپذیر و جهان شمول است.

نیروهای کیاس تهدیدی دائمی در جهانی وارهمر 40000 به تعداد می آیند و مصمم، قدرتمند و بدون رحم و مروت هستند. ولی کیاس چیزی فراتر از تهدید فیزیکی است، چون ساکنین جهانی وارهمر 40000 باید از فکر و روح خود هم محافظت نمایند تا به فساد وارپ دچار نشوند.

در مقالات بعدی به خدایان کیاس و مارین های فضایی کیاس با جزئیات بیشتری خواهم پرداخت، ولی این مقاله نقطه آغاز خوبی برای آشنایی با نیروهای ایمتریوم است. ایمپریوم بشریت تمهیدات دفاعی قدرتمندی برای جلوگیری از حمله انسان های خیانت کار و فاسد شده و اربابان تاریک شان اندیشیده است، ولی شاید در نهایت کیاس همه چیز را در بر بگیرد.

منبع: The Exploring Series